راهکارهایی برای سادهنویسی
فرقی ندارد بخواهید مقالهای علمیپژوهشی بنویسید یا قصد داشته باشید به تولید محتوا برای شبکههای اجتماعی بپردازید. در هر صورت سادهنویسی شاهکلید موفقیت شما خواهد بود. اصولاً اگر هدف شما از نویسندگی چیزی بهجز آفرینش ادبی باشد، مطمئن باشید که سادهنویسی و یادگیریِ راهکارهای آن برایتان از نان شب هم واجبتر است! اگر برای نویسندگان متون ادبی استثنا قائل شدم، به این خاطر است که احتمالاً این دسته از نویسندهها مخاطبان خاص خود را دارند و جلب توجه و رضایتِ عموم چندان برایشان ضروری نخواهد بود.
چنانچه قبلاً بهعنوان کارشناس یا کارشناسارشد تولید محتوا مشغولبهکار شدهاید یا دستکم برای استخدام شدن در این جایگاه شغلی در مصاحبههای کاری حاضر شدهاید، حتماً بارهاوبارها از مافوق یا کارفرمایتان شنیدهاید که بهتر است متنهای خود را در نهایت سادگی بنویسید. اهمیت سادهنویسی و نقش آن در برقراری ارتباط با مخاطب موضوع جدیدی نیست اما موضوعی که ممکن است برایتان تازگی داشته باشد راهکارها و روشهای ساده نوشتن است.
اگر شما هم مدتهاست میخواهید مهارت خود را در زمینهٔ سادهنویسی تقویت کنید اما روشهای ساده نوشتن هنوز هم برایتان مبهم مانده، پیشنهاد میکنم تا پایان این مقاله همراه باشید. به شما اطمینان میدهم بعد از خواندن نوشتهٔ حاضر لااقل یک قدم به سادهنویسی نزدیکتر خواهید شد.
جملات ساده بهجای جملات مرکب
جملاتی که در زبان فارسی با آنها سروکار داریم در یک تقسیمبندی کلی به دو نوع ساده و مرکب تقسیم میشوند. بارزترین تفاوت آنها هم این است که در جملات ساده یک فعل اصلی میبینید اما در جملات مرکب با دو یا چند فعل اصلی مواجه خواهید شد. البته قصدم این نیست که به شما آموزش دستورزبان بدهم. بحث جملات ساده و مرکب را برای این مطرح کردم که نقش مهمی در سادگی یا پیچیدگی نوشتههای شما دارند.
معمولاً درک جملات ساده نسبت به فهم جملات مرکب برای ذهنمان آسانتر است. توجه داشته باشید که گفتم «معمولاً»، نگفتم «همیشه»! بنابراین، اگر جایی مطلب سادهای دیدید که با انواع و اقسام جملات مرکب پر شده، اصلاً تعجب نکنید. بااینحال، توصیه میکنم که تا مجبور نشدهاید از جملات مرکب طولانی استفاده نکنید. سعی کنید تاحدامکان آنها را به چند جملۀ ساده تجزیه کنید که مطلبتان برای مخاطب، دیریاب و ثقیل نباشد.
مخاطبتان را اطلاعاتزده نکنید!
بخش عمدهٔ نوشتههایی که در وبسایتها، شبکههای مجازی، بنرها و... میبینیم و میخوانیم با هدف انتقال اطلاعات نوشته شدهاند. شما هم اگر در آینده بخواهید مطلبی را بنویسید، به احتمال زیاد، برای انتقال اطلاعات خاصی به مخاطبتان خواهد بود. بااینوجود، حواستان باشد مخاطبانتان را اطلاعاتزده نکنید! یعنی اینکه تراکم و حجم اطلاعات تازهٔ متن خود را آنقدر بالا نبرید که مخاطب بعد از خواندن دو یا سه خط، ترجیح بدهد نوشتهٔ شما را کنار بگذارد.
خیلی از نویسندگان متنهای خود را طوری مینویسند که هر خط آن دارای یک نکته و پیام خاص باشد. مطمئن باشید خواندن چنین مطلبی برای مخاطبان بیشتر از اینکه آموزنده باشد خستهکننده خواهد بود، بهخصوص اگر مخاطب شما عام باشد. بهطور مثال، اگر در فضای اینستاگرام به تولید محتوا مشغولید، کپشنهایتان را طوری بنویسید که در پنجاه کلمهٔ آن، یک نکته بیان شده باشد. نیازی نیست در هر ده کلمهٔ آن، به مخاطب یک نکته جدید بگویید. اگر هم میخواهید متنی علمی بنویسید، میتوانید برای توضیح یک نکته، دویستوپنجاه یا سیصد کلمه را اختصاص دهید. به این شکل، مخاطبانتان فرصت بیشتری را برای درک و هضم مطلب خواهند داشت؛ هم پیام شما را بهتر دریافت خواهند کرد و هم از نوشتهٔ شما فراری نخواهند شد.
از زبان گفتاری کمک بگیرید
وقتی میگویم از زبان گفتاری کمک بگیرید، منظورم لزوماً شکستهنویسی نیست. در واقع، میخواهم بگویم سعی کنید متن نوشتاری خود را با همان لحن و کلماتی بنویسید که در مکالمات خود به کار میبرید. این کار هم صمیمیت نوشتهٔ شما را افزایش میدهد و هم موجب سادهتر شدن آن میشود.
فارسی از آن دسته زبانهایی است که بین گونهٔ گفتاری و نوشتاری آن، شکاف عمیقی ایجاد شده. میگوییم: «اونجا» اما مینویسیم: «آنجا»، میگوییم: «بریم خونه» اما مینویسیم: «به خانه برویم.» ناگفته نماند که پردازش گونهٔ گفتاری برای ذهن ما آسانتر از گونهٔ نوشتاری است. به همین خاطر، اگر نوشتههای خود را کمی با حالوهوای زبان گفتاری بیامیزید، هم درک مطالبتان برای خواننده راحتتر میشود و هم نویسندگی برای خودتان آسانتر خواهد شد.
از مترادفها بپرهیزید
لطفاً لطفاً لطفاً تا جایی که میتوانید از پشتسرهم آوردن کلمات مترادف بپرهیزید. وقتی میتوانید بنویسید «مشکلات امروزی نتیجهٔ تصمیمات نادرست دیروز هستند.»، چرا باید بنویسید «مشکلات و مسائل امروزی نتیجهٔ تصمیمات نادرست و غلط دیروزی هستند.»؟ رعایت این نکته نهتنها برای سادهنویسی بلکه برای رعایت اختصار در نوشتههایتان هم سودمند خواهد بود.
هر بار حس کردید گرفتار دام مترادفنویسی شدهاید، کافی است از خودتان بپرسید آیا وجود تمامی این واژگان مترادف در نوشتههایتان ضروری است؟ آیا هرکدام بهتنهایی نقشی در انتقال پیام مورد نظرتان دارند؟ اگر پاسخ منفی بود، میتوانید با خیال راحت یکی از مترادفها را انتخاب کرده و بقیه را پاک کنید.
سادهنویسی یا کوتاهنویسی؟
ممکن است با خواندن این نوشته، بهخصوص آنجایی که از رعایت اختصار سخن گفتم، اینطور تصور کنید که سادهنویسی و کوتاهنویسی هر دو به یک معنا هستند. همینجا باید بگویم نه سادهنویسی لزوماً همراه با کوتاهنویسی است و نه کوتاهنویسی همیشه موجب سادهنویسی خواهد شد. برعکس، گاه اختصار بیشازحد موجب پیچیدگی متن میشود.
بهطور مثال، در برخی مواقع، کوتاهنویسی مستلزم آن است که یک نکته را تنها با یک جملهٔ پنجکلمهای مطرح کنیم اما اگر همان نکته را با دو جملۀ دهکلمهای بگوییم، نوشتهمان سادهتر و قابلدرکتر خواهد بود. خلاصه اینکه اگر مجبور شدید بین اختصار و سادگی یکی را انتخاب کنید، توصیه میکنم سادگی را در اولویت قرار دهید. این توصیه حتی برای کپشنهای کوتاه اینستاگرامی یا استوریها هم مفید خواهد بود.
سخن پایانی
در این مقاله، تلاش کردم تعدادی از راهکارهای ساده اما کاربردی سادهنویسی را به شما معرفی کنم. چه بخواهید متنی علمی بنویسید و چه بخواهید برای صفحات خود در شبکههای مجازی تولید محتوا کنید، توجه به این راهکارها برایتان راهگشا خواهد بود.
بد نیست به این نکته هم توجه کنید که سادهنویسی، مثل هر پدیدۀ دیگری حدومرزهای خودش را دارد. سادگیِ بیشازحد نهتنها کمکی به بهبود نوشتههای شما نمیکند، بلکه از ارزش متن و پیامی که در آن نهفته میکاهد. پس ساده نویسی را با ابتذال در نوشتهها اشتباه نگیرید.
دیدگاهها
برای ثبت دیدگاه لطفاً وارد حساب کاربریتان شوید.
موضوع: نگارش و ویرایش
بازدید: 1267
نویسنده