دیدگاه‌ها

برای ثبت نظر لطفاً وارد حساب کاربری‌تان شوید.
سلام و خداقوت.
در جاهایی که "غیرقابل" داریم، آیا در هنگام ویرایش مجاز هستیم که همیشه جمله مثبت را به منفی تبدیل کنیم؟
مثلا:
این پدیده، غیرقابل تصور است: این پدیده، تصورکردنی نیست.
این بیماری، غیرقابل درمان است: این بیماری، درمان‌پذیر نیست.

یا اینکه باید اولویت اولمان این باشد که به نحوی جمله مثبت را منفی نکنیم؟

به بافت بستگی دارد. گاهی می‌شود. گاهی هم نمی‌شود.

درود بر شما . بجای <موردنظر> از چه واژه ای استفاده کنم ؟

مدنظر، دلخواه، پسندیده، دوست‌داشتنی و...

سلام. نمی‌شود «مورد» را مشمول قواعد تحول معنایی بدانیم؟ یعنی بگوییم «در عربی معنی‌اش دالان و آبشخور است، اما ما در فارسی معنی یا معانی دیگری از آن مراد می‌کنیم.» گمان می‌کنم واژه‌های دیگری هم باشند که اتفاق مشابهی برایشان رخ داده.

تحول معنایی که قبول است. حرفی نداریم. بسیاری واژه‌های عربی در فارسی و نیز بسیاری از واژه‌های خودِ زبان فارسی دچار تحول معنایی شده‌اند و دیگر آن معنای نخستین یا حتی دومی خود را نمی‌دهند. این که هیچ.
کلیشه چیز دیگری است. ما نمی‌گوییم چرا معنایش عوض شده. می‌گوییم: چرا در «این‌همه» معنی به کار رفته؟ چرا به‌ جای انبوهی واژه، همین یکی نشسته است و دارد آن‌ها را از زبان کوچ می‌دهد؟ چرا این‌همه معنا چپانده‌ایم زیر چتر این واژهٔ عربیِ محدودمعنا؟ چرا از سرِ تنبلیِ ذهنمان هر روز داریم «مورد» را در طیف وسیعی از معانی به کار می‌بریم؟

سلام و خسته نباشید. بحث دربارۀ «مورد» خیلی جالب بود. «مورد» از «ایراد» می‌آید، درست است؟ «ایراد» هم که با «وارد» هم‌خانواده است و همان معنی که فرمودید از این واژه‌ها برمی‌آید؛ اما از آن جا که «ایراد» معنای خرده‌گیری و اعتراض هم گرفته‌است احتمالاً «مورد» هم به معنای مشکل و... رایج شده‌است؛ یعنی باز بهتر است بگوییم «ایرادی ندارد» تا «موردی ندارد»؟ گذشته از این‌ها، پرسشی که در ذهنم متداعی شد این است که آیا کاربردهایی مانند «ایرادکردن سخنرانی» یا «وارد کردن اشکال به چیزی» نادرست است؟

«مورد» از «ایراد» نمی‌آید. با آن هم‌ریشه است. ریشهٔ هر دو «وَرَد» است که «ورود» هم از آن می‌آید.

«ایرادکردن سخنرانی» یا «واردکردن اشکال به چیزی» در معنای مجازی‌شان درست است.
در دادگاه هم می‌گویند: «این ایراد وارد نیست» که درست است.

سلام میشه بجای اشتعال زا بگوییم اشتعال پذیر؟

بله. آنچه در جزوه آمده، حدود چهل «پیشنهادِ ممکن» برای جایگزینی با «قابل» است. هیچ‌یک از آن‌ها انحصاری برای مثال ذکرشده در جلویشان ایجاد نمی‌کند و می‌شود که یک واژۀ «قابل»دار را با چند تا از آن پیشنهادها کلیشه‌زدایی کرد.